شال های ترمه اصیل از زیر پشم ظریف و ابریشمی بز کوهی هیمالیا ساخته می شد که الیاف کمیاب و گران قیمت بود.
تولیدکنندگان بریتانیایی و فرانسوی که قصد کپی برداری از شال های هندی را داشتند، سعی کردند از این الیاف به روش های مختلفی تقلید کنند – به عنوان مثال، با استفاده از ترکیب های مختلف پشم و ابریشم.
روش های ساخت نیز تفاوت های متمایزی را بین شال دامنی نخی ساخت هند و اروپایی ایجاد کرد.
همانطور که سارا پولی اشاره میکند، «شالهای اروپایی، خواه بر روی بافندگی بافته میشدند یا بافندگی ژاکارد، همیشه ماشینی بافته میشدند، در حالی که محصول هندی همیشه با دستبافی (زمانی که گلدوزی نمیشد) ساخته میشد» (ص 20).
نتیجه این شد که طراحی و ساخت شال های اروپایی به دلیل قابلیت های ماشینی محدود شد.
از سال 1824، معرفی ماشین بافندگی ژاکارد باعث شد تا طرحهای پیچیدهتری نسبت به آنچه که قبلا بر روی بافندگی وجود داشت تولید شود.
با این حال، هیچ ماشینی نمیتوانست با تکنیک بسیار پیچیده و وقتگیر ملیلهکشی دوگانه در هم تنیده که توسط بافندگان کشمیری استفاده میشد، که فقط با دست امکانپذیر بود، برابری کند.
یکی دیگر از ویژگیهای منحصربهفرد شالهای هندی، الگوی کاج یا مخروطی بود که تفسیری سبک از یک گیاه گلدار بود که به نام بوتا شناخته میشد.
این طرح با فرهنگ عرب نیز مرتبط بود، زیرا بسیاری از بافندگان کشمیری از ایران آمده بودند.
در قرن نوزدهم، کاج به نقش برجسته شال پیزلی تبدیل شد، الگویی که پس از معرفی ماشین بافندگی ژاکارد، شیکتر شد.
سه طرح اولیه شال دیگر که تا دهه 1870 محبوبیت داشتند عبارتند از: مرکز بیل، سبک آبی و گورخر.
با وجود تسلط الگوهای الهام گرفته از هند، فراگیر بودن شال از دهه 1820 به این معنی بود که بسیاری از طرحهای فانتزی مختلف نیز پوشیده میشدند.